بیاموزیمکنجکاوی‌برانگیزها

کشورِ همیشه‌بهار شعر: خوانش رنگ در اشعار شفیعی‌کدکنی تا سال ۱۳۵۷

By 10/11/2018 No Comments

فرشید سادات‌شریفی

? مقاله‌ای که در ادامه چکیده و نتیجه و نیز متن کاملش تقدیم شده است، برای نخستین‌بار و به‌مناسبت ۷۹ساله‌شدن شفیعی‌کدکنی به‌طور اختصاصی در وبگاهِ «سَماک» منتشر می‌شود. این جستارِ بخشِ دوم از یک سه‌گانه است که پیش‌کشی است به تمام شعرشناسانِ دوستدارِ شفیعی‌کدکنیِ شاعر، به‌ویژه سایه اقتصادی‌نیا.

 


کوتاه‌سخن (چکیده)

جستار حاضر می‌کوشد با واکاوی حضور رنگ‌ها، در هفت مجموعهٔ شعری دکتر محمدرضا شفیعی‌کدکنی، زوایای پنهان سیر  و صیرورت شعر و نگاه شاعرانهٔ این طبیعت‌ستاترین شاعر معاصر در شعرهای پیش از انقلاب ایشان را بررسی کند. در این نگاه، زبانِ رنگ‌ها، شعرِ وی را به یک «پیشادوره» و چهار «دوره» تقسیم می‌کند. بازخوانی این دوره‌ها، حاصل درنگ در ویژگی‌های هر دو بُعدِ تصویری (نوعِ پیوندِ رنگ‌ها با تصاویرِ شعری) و اندیشگانی بافتی است که رنگ‌ها در آن حضور یافته‌اند. و نیز گواهی بر پیوند معنی‌دار میان این عوامل با یکدیگر است که در کنار هم شعر شفیعی را آیینهٔ بازتاب خواست‌ها و حساسیت‌های درونی او در مواجه‌شدن با خویش و دیگران و جهان (ازجمله ایرانِ پیش از انقلاب) بود و گویای و راهگشاییِ این تقسیم‌بندیِ سبکی و اهمیت درنگ در رنگ‌ها را بهتر نشان می‌دهد.

 

متن

شکل کامل مقاله را که قسمتِ دوم از سه‌گانه‌ای درباب شفیعی‌کدکنی است می‌توانید به‌صورت پی‌دی‌اف از پایین همین نوشته دریافت کنید.

نتیجه‌گیری:

نخستین نتیجه: با درنگِ در جدولِ توزیعِ رنگ‌ها در دفاترِ هفت‌گانهٔ شفیعی‌کدکنی، دریافتیم که اولاً: رده بندیِ بسامدیِ کاربردِ رنگ‌ها در شعرِ شفیعی به قرارِ زیر است:

فام

بسامد

۱. سبز

۲. سرخ

۳. آبی

۴. زرد، سپید و کبود (مشترکا)

۵. سیاه

۶. خاکستری

۷. قهوه‌ای و صورتی (مشترکا)

جمع

۴۵

۳۰

۱۳

۹

۸

۵

۱

۱۳۰

ثانیاً: وی اکثرِ رنگ‌ها را با بیش از یک واژه یاد می‌کند و وقتی این پدیده را در کنار واژه سازی‌های وی با رنگ‌ها (واژگانی چون زردینه و نیلینه) بگذاریم، بهترین گواهِ ذهنیتِ تنوع جو و ترکیب سازِ شاعر تواند بود؛

دومین نتیجه: به جز دفتر اول که حضور در آن بسیار حاشیه‌ای است و دفترِ دوم که رویشِ هم جانبهٔ سبز، جایی برای محوریت یافتنِ رنگی دیگر باقی نمی‌گذارد، در هر یک از پنج دفترِ دیگر، دو رنگ با اختلافِ فاحش با دیگر فام‌ها در صدر قرار می‌گیرند و رنگ‌هایِ اصلی محسوب می‌شوند و با توجه به حضور دائمیِ سبز در گروهِ رنگ‌هایِ اصلی، توجه به رنگِ دیگری که با آن هم نشین می‌شود، امکانِ دوره بندیِ شعرها را فراهم خواهد نمود. به این ترتیب، زبانِ رنگ‌ها، شعرِ شفیعی را به یک پیشادوره و چهار دوره تقسیم می‌کند: پیشادورهٔ آغازِ کم‌رنگ، و ادوارِ: روییدنِ سبز، بالیدنِ سرخ، فترت و آرامشِ آبی و بازگشتِ صدایِ سرخ.

به‌علاوه، درنگ در پیوند کارکردِ روانیِ رنگ‌های اصلیِ همنشین سبز در هریک از این دوره‌ها (سرخ و آبی) با ویژگی‌های بُعدِ تصویری (نوعِ پیوندِ رنگ‌ها با تصاویرِ شعری) و اندیشگانی بافتی که رنگ‌ها در آن حضور یافته‌اند، گواه پیوند معنی دار میان این عوامل با یکدیگر است که سبب می‌شود بتوان این دوره‌های چهارگانه را با مراحلِ تکوینی. سبک شناختیِ « دورهٔ پیدایش/ آغازِ سبک»، «دورهٔ گسترش و اوج »، «دورهٔ فترت» و «دورهٔ بازگشت به اوج» انطباق داد.

سومین نتیجه: با عنایت به این‌همه، گزافه نیست اگر بگوییم که رنگ‌هایِ اصلیِ هر دوره، به مثابهٔ زبانی گویا، وضع و حال و اندیشهٔ حاکم بر هر دوره را باز می‌تابانند و در نگاهی کلیّ تر، ما با شاعری رو به رو هستیم که به دور از شعار و در لباسِ هنرِ کلامی، حساسیّتِ خود را نسبتِ به وقایع جامعه‌اش باز می‌تاباند و با مردمی که در انقلابی دینی در برابر ظلمِ ستم شاهی به پاخاسته اند، همراهی می‌کند و این همراهی تا آنجاست که برخی از شعرهای او (مانند «دیباچه» از دفترِ در کوچه‌باغ‌ها…)، با جمعِ دو عنصرِ «نقشِ تاریخیِ ویژه» و «برجستگیِ هنری» در حافظه‌های نسل انقلابی ماندگار می‌شود و تا امروز (در ذهن نسل‌هایِ بعد) هم ماندگار می‌مانَد.

 

دریافت متن کامل: از اینجا.

دریافت بخشِ اولِ سه‌گانه: از اینجا.

شنیدن دومین پادکست «سَماک» که نیم‌ساعتِ آغازینِ آن به شفیعی‌کدکنیِ شاعر اختصاص دارد: از اینجا.

دیدگاه خود را بنویسید!